بالغ » عزیزم بوتی برای جمع آوری چیزها به سابق آمد و آنها را با اشتیاق پوشانده سکسس خانوادگی بود
وقتی عشق و احساس وجود دارد ، مهم نیست چه نزاع بین زوج ، حتی هنگام فراق مشارکت ، صحنه های سکس را به یاد می آورند. چگونه آنها با اشتیاق ، شهوت ، میل و سوزاندن روزها به لعنت افتادند. در اینجا قهرمان ما سکسس خانوادگی است ، به اولی آمدند تا چیزهای خود را جمع کنند و در ذهن من فقط جنس است. همه چیز او را بو می کند ، محبوب او ، در اینجا او را روی نیمکت لعنتی کرد و در اینجا روی میز او ابتدا وارد مقعد او شد. چنان انگیزه قدرتمندی از او به وجود می آید که مرد سیاه قادر به تحمل آن نیست و شروع به نوازش و نوازش کردن معشوق خود می کند و او را به سمت رابطه جنسی و آتش بس سوق می دهد. و کودک در حال حاضر عضو بزرگی و چنین مورد علاقه خود را می بلعید ، تخم های سیاه را لیس می زند و از عطر آن لذت می برد. و وقتی دقایق حساسیت می گذرد ، زن و شوهر رابطه جنسی پرشور و خشمگین خود را ترتیب می دهند ، که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست ، پاشیدن عصبانیت ، ناامیدی ، تنها گذاشتن عشق.